وانیاوانیا، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره

هدیه با شکوه خدا

آن دورها

آن دورها ....بر دامنه ی کوه ؛آبادی خاموشی در آغوش گرم و سبز درختان  آرمیده چه قانع و چه صبور دشت بال گشوده ... ساری ان دورها میخواند احساسم قاصدکی بر باد است کودکیهایم شناور در فضا . از سهراب زمزمه میکنم :[در گلستانه چه بوی علفی می آید من در این ابادی  بی چیزی میگشتم بی خوابی شاید بی نوری ؛ریگی ؛لبخندی] یادم امد تصویر بیر مردی که  نان تازه تعارف  میکرد وتنش بوی هیزم سوخته میداد... ...
18 مهر 1393
1